Monday, May 31, 2010

[IranPressNews] IranPressNews : ايران پرس نيوز - آنجا زير‌ آب، وضعيت نگران ‌كننده است

(( آنجا زير‌ آب، وضعيت نگران ‌كننده است ))

---------------------------------------------------------------------------

همشهری آنلاین: آذرماه‌ 86 در همين صفحه گفت‌وگويي درباره خليج‌فارس با كاظم بايرامبخش، غواص مستندساز به چاپ رسيد.
بايرامبخش در آن گفت‌وگو از دنياي حيرت‌انگيز زيرآب گفته بود و از اينكه ما نتوانسته‌ايم از قابليت‌هاي فراوان خليج‌فارس و جزاير آن براي اشتغال جوامع بومي و تغيير معيشت آنها استفاده كنيم انتقاد كرده بود. او ضمن هشدار نسبت به تخريب‌هاي محيط‌زيست دريايي از مسئولان خواسته بود تا دير نشده است براي حفظ اكوسيستم‌هاي دريايي خليج‌فارس چاره‌اي بينديشند.

پس از 3‌سال به سراغ علي عبدي‌پور، مستندساز ديگري رفتيم تا مشكلات خليج‌فارس را از نگاه او بررسي كنيم. كارگرداني و تصويربرداري زيرآب مستند‌هاي «آبزيان خليج‌فارس»، «قاتلين سرخ» و «راز مرگ دلفين‌ها» براي سيما و نيز مستند دريايي «زندگي پنهان» درباره حيات وحش درياي مديترانه، مستند «سبز، سفيد، آبي» درباره مسائل زيست‌محيطي درياچه اروميه و مستند «‌جزيره قشم» برخي از كارهاي اين مستندساز است. عبدي‌پور مي‌گويد ما خليج‌فارس را به يك زباله‌دان تبديل كرده‌ايم.

آقاي عبدي‌پور، زير آب چه خبر است؟ به عبارت ديگر، از نگاه كسي كه فيلمبرداري زيرآب، بخشي از فعاليت‌هاي اوست، در اعماق خليج‌فارس چه مي‌گذرد؟
اجازه بدهيد قبل از پرداختن به موضوع، درباره اهميت خليج‌فارس صحبت كنيم و اينكه اين پهناب چه ارزشي دارد. در كره زمين 3 بيوسفر مهم وجود دارد كه جهان بدون آنها نابود مي‌شود. اين سه بيوسفر عبارتند از: جنگل‌هاي استوايي، جنگل‌هاي دريايي حرا و مرجان‌ها. ما در خليج‌فارس هم حرا داريم و هم مرجان. علاوه بر اين خليج‌فارس زيستگاه گونه‌هايي مانند دلفين‌ها، نهنگ‌ها و لاك‌پشت‌هاي دريايي است كه جزو گونه‌هاي در معرض انقراض‌اند. در عين حال، اين دريا، گرم‌ترين درياي جهان است و از آنجايي كه تنوع زيستي بالايي دارد آسيب‌پذيري آن بسيار زياد است. اما اين پهناب به‌رغم اهميت فراوانش در سال86 به‌دليل در‌معرض خطر بودن، به خاطر عوامل انساني به‌عنوان منطقه ويژه دريايي معرفي شد تا از مراقبت‌هاي بيشتري برخوردار شود.

چه خطراتي خليج‌فارس را تهديد مي‌كند كه به‌عنوان منطقه ويژه دريايي معرفي شده است؟
8 كشور حاشيه خليج‌فارس از جمله ايران، در شمار كشورهاي در حال توسعه هستند. اين كشورها از يك‌سو، با حداكثر توان از منابع نفتي خود استفاده مي‌كنند و از سوي ديگر، در حريم دريا دست به ساخت‌وسازهاي متعددي زده‌اند بي‌آنكه به عواقب اين فعاليت‌ها فكر كنند.

به عبارت ديگر، ارزيابي زيست‌محيطي در اين فعاليت‌ها يا نقش ندارد و يا نقش بسيار كمرنگي دارد. نتيجه اين اقدامات تخريب زيست‌بوم‌هاي دريايي است بي‌آنكه اجازه بازسازي به آن داده شود. درواقع سرعت تخريب‌ها آن قدر زياد است كه دريا امكان و مجال باز‌سازي‌ ندارد. در كشور خودمان، بسياري از كارخانه‌ها به‌خصوص صنايع سنگين ازجمله پالايشگاه و چاه‌هاي نفت در اين آبراه يا حاشيه آن احداث شده‌اند و يا در دست احداث هستند. با همين رويكرد، طي 15‌سال اخير صنايع پتروشيمي و اغلب كارخانه‌هاي ذوب فلز كه جزو آلوده‌كننده‌ترين صنايع جهان محسوب مي‌شوند به خاطر سهولت دسترسي به منابع نفتي و صادرات آسان در منطقه مستقر شده‌اند. خليج‌فارس هم‌اكنون به يكي از آلوده‌ترين دريا‌هاي جهان تبديل شده است.

شما گفتيد خليج‌فارس به‌عنوان منطقه ويژه براي مراقبت بيشتر معرفي شده است، منظور از مراقبت بيشتر از نگاه يك مستندساز چه معنايي دارد؟
وقتي مي‌گوييم محافظت از خليج‌فارس منظور اين نيست كه از منابع اين دريا استفاده نكنيم. به هيچ وجه! بلكه منظور استفاده از اين منابع در عين حفظ طبيعت است؛ يعني توسعه پايدار. متأسفانه ما تنها به برداشت از اين منابع فكر مي‌كنيم اما اينكه چه بلايي بر سر طبيعت مي‌آيد جايي در پروسه برداشت‌ها ندارد. به همين دليل طي سال‌هاي گذشته خليج‌فارس به يك زباله‌داني تبديل شده است. نكته ديگر اينكه كشورهاي توسعه يافته صنايع آلاينده نظير ذوب فلزات، آلومينيوم و پتروشيمي را به كشورهاي درحال توسعه منتقل كرده‌اند تا محيط‌زيست خودشان را حفظ كنند.

اين درحالي است كه ما اين صنايع را در بكرترين مناطق كشور راه‌اندازي كرده‌ايم، با اين رويكرد كه از منابع طبيعي و دريايي استفاده كنيم، بي‌آنكه در نظر بگيريم آيا ارزش اقتصادي اين صنايع آن‌قدر هست كه بتواند چالش‌هايي را كه در آينده در جوامع بومي و محلي ايجاد مي‌كند جبران كند؟ براي نمونه يكي از دوستان غواص من نقل مي‌كرد: ما با لباس كار در منطقه‌اي از خليج‌فارس غواصي مي‌كرديم بعد از مدت كوتاهي متوجه شديم لباسمان بي‌رنگ شده است بعد دريافتيم كه به خاطر كلر بيش از حد در آب است چرا كه فاضلاب‌هاي يك نيروگاه كه آميخته به كلر فراوان بود وارد دريا مي‌شد.

اين نيروگاه در چندصد متري ساحل احداث شده است. در اين شرايط چه بلايي بر سر آبزيان مي‌آيد؟ قطر و بحرين در اين زمينه ركورد دارند. نام اين دوكشور در فهرست آلوده‌ترين 10‌كشور جهان ثبت شده است؛ به‌خصوص ساحل بحرين به‌دليل وضعيت خاص توپوگرافي، از آلودگي‌ها انباشته شده و سرطان‌زاست. سازمان منطقه‌اي راپمي هم نسبت به آلودگي شديد در آب‌هاي بحرين هشدار داده است. با اين حال اين روند همچنان ادامه دارد. اما طبيعت پاسخ اين بي‌مهري‌ها را مي‌دهد كما اينكه در ماهشهر، عكس‌العمل طبيعت را در مقابل رفتارهاي غلط مان ديديم. پساب‌هاي صنعتي كه به دريا ريختيم خوراك آبزياني شد كه از بستر دريا تغذيه مي‌كنند و از اين طريق از چرخه غذايي ما سر در آورد. نتيجه‌اش تولد تعداد قابل توجهي بچه ناقص‌الخلقه بود.

آلودگي‌هاي نفتي، تخليه آب توازن كشتي‌ها، ساخت‌وساز‌هاي بي‌قاعده، پساب‌هاي صنعتي، سموم زهاب‌هاي كشاورزي و فاضلاب‌هاي شهري و خانگي عمده‌ترين عوامل تهديد‌كننده خليج‌فارس محسوب مي‌شوند. آيا عوامل ديگري هم اين پهناب را تهديد مي‌كند؟
60‌درصد آب شيرين‌كن‌هاي جهان در خليج‌فارس مستقر شده است. اين دريا بعد از درياي سرخ شورترين و در عين حال گرم‌ترين درياي جهان است كه اخيرا گرماي آن به 37‌درجه هم رسيد. با چنين وضعيتي پسماند آب شيرين‌كن‌ها همراه با كلر و موادشيميايي به دريا ريخته مي‌شود كه اين باعث افزايش ميزان شوري و دماي دريا مي‌شود؛ نتيجه اينكه روزبه‌روز غلظت شوري بيشتر و گرماي دريا افزون‌تر مي‌شود.

اين درحالي است كه دماي مناسب براي حيات مرجان‌ها كه باارزش‌ترين زيست‌بوم‌هاي دريايي محسوب مي‌شوند 18 تا 30درجه سانتي‌گراد است. دماي بيش از 30‌درجه براي مرجان‌ها قابل تحمل نيست و مرجان‌ها نابود مي‌شوند. در سال2008 دماي خليج‌فارس به 37درجه هم رسيد. درست است كه خشكسالي و گرمايش زمين مؤثر است اما سهم اين دو پديده در مقايسه با فعاليت‌هاي مخرب انساني بسيار ناچيز است. به اين موارد صيادي غيرعلمي و منسوخ را هم بايد اضافه كرد. اين عوامل دست‌به‌دست هم داده، باعث از بين رفتن بخش عمده‌اي از مرجان‌ها شده است بخش قابل توجهي از آبزيان هم يا مهاجرت كرده يا در حال از بين رفتن هستند.

با توجه به بازديد‌هاي مكرر شما از اكوسيستم‌هاي زير آب، بفرماييد درحال حاضر، مرجان‌ها چه وضعيتي دارند؟
براساس اعلام منابع معتبر جهاني، ارزش هر متر مربع مرجاني 47‌هزار دلار است. اين يعني ثروتي هنگفت كه در خليج‌فارس داريم. مرجان‌ها زيستگاه اصلي آبزيان به شمار مي‌روند. با از بين رفتن مرجان‌ها صيادي هم نابود و مشكلات اجتماعي گسترده‌تر خواهد شد. با اين وصف ما در حفاظت از مرجان‌ها كوتاهي كرده‌ايم. درست‌تر بگويم اصلا توجهي به زيستگاه‌هاي مرجاني نداشته‌ايم. طي سال‌هاي گذشته، انبوهي از گونه‌هاي مختلف مرجان‌ها قابل رويت بود.

امروز همان زيستگاه در شرف مرگ است و چيزي از مرجان‌ها باقي نمانده است. اين طي 15‌سال اتفاق افتاده است. تا پيش از اين، مرجان‌ها بسيار زياد بود و به تبع آن جمعيت ماهي‌ها هم قابل توجه بود اما الان از ماهي خبري نيست. بسياري از صيادان ناچارند براي صيد به درياي عمان و دورتر سفركنند. البته من نمي‌توانم آماري در اين زمينه بدهم چون كار من محاسبه نيست اين به‌عهده سازمان‌هاي مسئول نظير سازمان محيط‌زيست، است اما متأسفانه اين مراجع كه متولي اين امور هستند تاكنون آمار دقيقي از وسعت زيستگاه‌هاي مرجاني خليج‌فارس به دست نداده‌اند.

به همين دليل ما نمي‌دانيم چه ميزان از مرجان‌ها نابود شده‌اند؟ يا وسعت مرجان‌هاي نرم (كه در اعماق رشد مي‌كنند) چقدر است؟ يا وسعت مرجان‌هاي سخت چقدر است؟ مشكل اينجاست كه چون مرجان‌ها زير آب هستند امكان ديدن آنها براي عموم وجود ندارد و در‌نتيجه مردم از وضعيت نابسامان آنها بي‌اطلاعند. به اعتقاد من نبود آمار، در واقع حريم امني براي اين سازمان‌ها ايجاد مي‌كند و از همين روست كه كمتر به اين موضوع مي‌پردازند و به همين دليل، هنوز كار درخور توجهي براي حفاظت از مرجان‌ها صورت نگرفته و اين بي‌توجهي نابودي مرجان‌ها را تسريع كرده است.

تخريب مرجان‌ها از چه زماني آغاز شد؟
از سال‌1383 به بعد تخريب ناشي از عوامل انساني شدت گرفت. گرم شدن زمين هم به اين تخريب‌ها دامن زد. اين 2عامل سبب از بين رفتن 98‌درصد مرجان‌هاي كيش شد. تعداد كمي از مرجان‌ها در «لارك» و « هنگام» باقي‌مانده بود كه بر اثر كشند سرخ بخش عمده‌اي از آنها به‌ويژه مرجان‌هاي شاخ گوزني نابود شدند. در جزيره فارور هم ژله‌هاي ناشي از كشند سرخ، سطح مرجان‌هاي شاخ گوزني را پوشاندند و باعث اتلاف آنها‌ شدند. اما متأسفانه هيچ برآوردي از ميزان اين خسارت‌ها در دست نيست.

در حال حاضر، بهترين نقاط مرجاني خليج‌فارس در كدام مناطق واقع شده‌اند؟
جزيره سيري و ابو‌موسي وضعيت بهتري دارند. حد فاصل خارك و خارگو هم 2منطقه خوب مرجاني هستند كه مرجان‌هاي آن شرايط نسبتا مناسبي دارند. اما 2 آسيب بزرگ آنها را تهديد مي‌كند: يكي گرم شدن دريا و ديگر شور شدن آب، چرا كه بيشتر مرجان‌ها در عمق 4‌متري و خيلي نزديك به سطح آب هستند. دماي آب دريا در اين منطقه حدود 2‌درجه خنك‌تر است به همين دليل مرجان‌هاي اين منطقه سالم‌تر مانده‌اند. مشكل ديگر، آلودگي‌هاي نفتي و صيادي بي‌رويه است. براي مثال، در سفري به خليج‌فارس، در خارك و خارگو، تورهاي زيادي ديديم كه مرجان‌ها را شكسته بودند؛ اما آنچه باعث نگراني است اينكه با وجود مرجان‌ها، تنوع زيستي در اين منطقه بسيار كم است و اين نياز به بررسي و تحقيق دارد.

صيادي بي‌رويه چگونه به مرجان‌ها آسيب مي‌رساند؟
در حال حاضر يكي از عواملي كه به‌شدت زيستگاه‌هاي مرجاني را تهديد مي‌كند صيد به شيوه ترال است. اين شيوه صيد به‌ويژه پس از سقوط صدام در بين عراقي‌ها بسيار معمول شده است؛ البته در ميان ساير ماهيگيران كشورهاي حاشيه خليج‌فارس هم رايج است. در اين شيوه، صيد با توري‌اي انجام مي‌شود كه دهانه فلزي دارد، به اين ترتيب كه تور را در بستر دريا رها مي‌كنند و آن را با كشتي مي‌كشند اما هنگام كشيدن تور، دهانه فلزي تور، كف بستر را به‌شدت تخريب مي‌كند. به عبارت ديگر، بستر دريا را شخم مي‌زند، در نتيجه هر چيزي كه در كف دريا وجود دارد ازجمله مرجان‌ها را نابود مي‌كند.

شما چه پيشنهادي براي بهبود وضعيت مرجان‌ها داريد؟
دانشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي بايد با تحقيق در اين زمينه، اطلاعات دقيقي از وضعيت مرجان‌ها و عوامل تهديد‌كننده آنها فراهم كنند تا براساس آن، با راهكارهاي علمي، حفاظت از مرجان‌ها در دستور كار قرار بگيرد. از سازمان محيط‌زيست انتظار مي‌رود حفاظت از مرجان‌ها را به‌عنوان يكي از وظايف خود در دستور كار جدي قرار بدهد.

مثلا بايد چه اقدامي بكند؟
سازمان محيط‌زيست بگويد در استان‌هاي جنوبي كشور- سيستان‌و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان- در سواحل و جزايري كه نقاط مرجاني وجود دارد چه تعداد كارشناس و افراد خبره كار تحقيق و مراقبت از مرجان‌ها را برعهده دارند؟ و تا‌كنون چه اقدامات عملي در اين باره صورت گرفته است؟ ما بارها به جنوب سفر كرديم اما نديديم كه كار جدي‌اي درباره مرجان‌ها شود. به استثناي برخي از معدود افراد دلسوز آن هم با انگيزه‌هاي فردي. ممكن است در ساحل كسي مراقب باشد اما اين شيوه مراقبت كارساز نيست.

سازمان محيط‌زيست تا‌كنون هيچ آماري مربوط به خسارت ناشي از كشند سرخ يا ساير عوامل مخرب طبيعي و انساني به دست نداده است؛ آماري كه نشان بدهد چه ميزان مرجان بر اثر اين عوامل نابود شده‌اند. البته پيش از اين پديده هم آماري وجود نداشت كه بتوان مقايسه‌اي بين وضعيت مرجان‌ها قبل و بعد كشند سرخ انجام داد.

وضعيت مرجان‌هاي جابه‌جا شده در چابهار را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
ما اول يك چاه مي‌كنيم بعد چاره انديشي مي‌كنيم! آيا نمي‌شد قبل از توسعه بندر، مطالعات و تحقيقاتي توسط افراد ذي صلاح و به شكل اصولي انجام مي‌شد؟ در شرايط فعلي به ناچار مرجان‌ها بايد به جاي امني منتقل‌شوند. اما چگونه و توسط چه كساني؟ بسيار مايلم بدانم نتيجه اين جابه‌جايي چه بوده است؟ البته برخي شنيده‌ها حاكي از آن است كه مرجان‌هاي منتقل شده وضعيت مناسبي ندارند. تصاويري ديدم كه آزار‌دهنده بود. اينها ابهاماتي است كه بايد سازمان‌هاي مربوطه با اطلاع‌رساني، شفاف‌سازي‌ كنند.

و آخرين سؤال اينكه براي ساخت يك مستند دريايي با چه مشكلاتي مواجه‌ايد؟
مشكل اصلي عدم‌همكاري سازمان‌هاي ذي‌ربط و در مواردي مانع تراشي آنهاست. مستند‌سازي‌ در دريا كاري است پر مخاطره و طاقت‌فرسا و به همياري فراواني نياز دارد با وجود اين، وقتي ما مي‌خواهيم يك مستند بسازيم، سازمان‌هاي مربوطه مثل بنادر و دريانوردي حاضر به همكاري نمي‌شوند. محيط‌زيست هم برخورد مناسبي با ما ندارد؛ سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، وزارت راه، وزارت صنايع و نيرو هم كه جاي خود دارند. اين درحالي است كه محيط‌زيست خليج‌فارس در معرض تهديد جدي است و تعداد مستندسازان در اين رشته بسيار كم هستند.

متأسفانه آنچه محيط‌زيست دريايي را با خطر جدي مواجه كرده است برخورد سياسي با مسائل زيست‌محيطي است. اين نگاه باعث شده هر كسي كه مي‌خواهد در اين حيطه كاركند با مشكل مواجه شود يعني در همان اول كار به جاي همياري، كار شكني مي‌كنند. اينها مسائلي است كه بايد به‌طور اساسي براي آنها چاره‌اي انديشيده شود در غيراين صورت در آينده‌اي نه چندان دور با بحران بزرگي روبه‌رو خواهيم شد و آن زمان دير خواهد بود.


---------------------------------------------------------------------------

Link: http://www.iranpressnews.com/source/077327.htm


--

The webmaster!

--
-
بیست و دوم خرداد در راه است
-

No comments: