Friday, October 31, 2014

جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


علی رشیدی، اقتصاد‌دان و فعال ملی گرا به مرخصی استعلاجی شش روزه اعزام شد

Posted: 31 Oct 2014 11:05 AM PDT

جرس: علی رشیدی، اقتصاد‌دان و فعال ملی گرا که دوران محکومیت دو ساله خود را در زندان اوین سپری می‌کند به مرخصی استعلاجی شش روزه اعزام شد.


بنا به اخبار رسیده به جرس، روز گذشته، پنجم آبان ماه علی رشیدی، استاد دانشگاه، بنیانگذار و رییس انجمن اقتصاددانان ایران و عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به مرخصی شش روزه اعزام شد.


۲۰ خردادماه ۱۳۹۱ شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی، علی رشیدی، اقتصاددان هفتاد و هفت ساله را به دو سال زندان و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی (هرگونه فعالیت علمی، سیاسی و رسانه‌ای) محکوم کرده بود. این حکم در دیماه ۹۲ توسط دادگاه تجدید نظر تایید و به اجرا گذاشته شد.


این حکم به دلیل انتشار بیانیه جبهه ملی ایران در اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور در آبان ماه ۹۰ که مقامات اطلاعاتی ادعا کرده‌اند به قلم دکتر علی رشیدی نوشته شده است؛ و ذیل عناوین تبلیغ علیه نظام و اهانت صادر شده است.

 

نامبرده هم اکنون دوران محکومیت خود در زندان اوین را سپری می‌کند و به دلایل پزشکی به مرخصی شش روزه اعزام شده است.

عده‌ای می‌خواهند القا کنند که امر به معروف و نهی از منکر در جهت برهم زدن امنیت عمومی است

Posted: 31 Oct 2014 04:30 AM PDT

خطیب موقت نماز جمعه امروز تهران
جرس: خطیب موقت نماز جمعه امروز تهران گفت: عده‌ای می‌خواهند در جامعه چنین القا کنند که امر به معروف و نهی از منکر در جهت برهم زدن امنیت عمومی است.

 

 

به گزارش ایسنا، آیت‌الله صدیقی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به مسئله اسید‌پاشی در اصفهان اظهار کرد:‌ این اقدام حرکتی خلاف وجدان، اخلاق، شرع و قانون بوده است و منکر به معنای واقعی کلمه به حساب می‌آید که نفرت‌بار بود، بنابراین مردم از نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، ماموران انتظامی و دستگاه‌های قضایی انتظار دارند عاملان این جنایت شناسایی شوند.

 

امام جمعه موقت تهران با اشاره به این‌که مسئله تاسف‌بار اسیدپاشی‌ها این بار جنایت شخصی نبود که یک جوان علاقه‌مند به دختری در حرکتی انتقام‌جویانه انجام داده باشد، افزود: این اتفاق یک توطئه بود تا قانون امر به معروف و نهی از منکر که از ضروریات دین است را تحت‌الشعاع قرار دهد.

 

وی تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر از ضروریات دین اسلام و از برجستگی‌های آن و دلایل حیات ماست؛ چرا که همه باید در جامعه اسلامی سرنوشت‌شان را به یکدیگر گره خورده بدانند.

 

وی با تاکید براین‌که امر به معروف و نهی از منکر حفاظت و نظارت عمومی است خاطرنشان کرد:‌امروز عده‌ای جسور شده‌اند و به مقدسات جسارت می‌کنند و در برابر احکام اسلامی علنا دهن کجی کرده و این جرات امروز از مردم گرفته شده است که جلوی این میکروب را بگیرند.

 

صدیقی تصریح کرد: این جریان اتفاق اسید‌پاشی را به راه انداخته‌اند تا قانون عزت‌ساز امر به معروف و نهی از منکر را مخدوش کنند و در مقابل عده‌ای هم به دنبال فضاسازی هستند و می‌خواهند چنین القا کنند که امر به معروف و نهی از منکر امنیت عمومی را بر هم زدن است، اما نمی‌دانم این‌ها غافلند یا به جایی وابسته هستند، اما خوشحالیم که در نهایت دست‌شان رو شد و رسوا شدند و امیدواریم عوامل این ماجرا به زودی دستگیر شده و مجازات شوند.

 

خطیب نماز جمعه این هفته تهران همچنین به درپیش بودن 13 آبان روز مبارزه با استکبار جهانی و همزمانی آن با روز عاشورا اشاره کرد و گفت: آمریکا پرونده بسیار ننگینی برای خود ترتیب داده است که از جمله می‌توان به کودتای 28 مرداد، تشکیل ساواک، شکنجه‌ها و کشتارها، قانون کاپیتالاسیون، کشتار دانش‌آموزان در 15 خرداد، اتفاقات 17 شهریور و کمک همه جانبه به صدام در دوران دفاع مقدس اشاره کرد.

 

وی با بیان این‌که سفارت آمریکا کانون جاسوسی و توطئه بود و دانشجویان ما این کانون را اشغال کردند، خاطرنشان کرد: 13 آبان نقطه عطفی در انقلاب ما بود.

 

وی با بیان این‌که انقلاب ما اسلامی، فرهنگی، فقاهتی و بر پایه امامت امت بود اظهار کرد: تصور می‌شد انقلاب ما فقط برای مبارزه با استکبار داخلی است، اما با تسخیر لانه جاسوسی امام فرمودند، انقلاب دومی بزرگتر از انقلاب اول برای مبارزه با سلطه جهانی کلید خورده است و 13 آبان نشان داد مردمی مکتبی و مقاوم داریم که روحیه هوشیاری در برابر دشمن دارند.

 

صدیقی همچنین به موضوع توجه به واجبات و پرهیز از محرمات اشاره کرد و گفت: یکی از محرمات ظلم به دیگران است که باید از آن پرهیز شود از جمله ظلم به خانواده، همسایگان، ارباب رجوع و مسئول و نباید مسئولان ما برای مردم قیافه بگیرند و حق‌شان را ضایع کنند و با کاغذبازی آن‌ها را دچار افسردگی کنند. همچنین از طرف دیگر مردم نباید از مسئولان توقعات نابجا داشته باشند. پس همه باید تقوا را رعایت کنند که موجب نجات و عزت است.

 

امام جمعه موقت تهران همچنین به پیروزی بزرگ ارتش و نیروهای مردمی عراق اشاره کرد که بدون دخالت نیروهای ائتلاف که هیچ قصد خیری ندارند، اتفاق افتاد.

 

وی در ادامه گفت: در این پیروزی عظیم ارتش عراق و نیروهای مردمی روی پای خود بودند و با اجرای دستور مرجعیت، نقطه عطفی را شکل دادند و ان‌شاءالله مناطق دیگر نیز به زودی آزاد شود.

 

خطیب نماز جمعه این هفته تهران به رحلت آیت‌الله مهدوی کنی به عنوان یکی از پشتوانه‌ها، الگوها و علمای شاخص و جامع انقلاب اشاره کرد و گفت: درگذشت این فرد ولایتمدار را به امام زمان، مقام معظم رهبری، حوزه‌های علمیه، شاگردان ایشان و مردم شریف تسلیت می‌گویم.

 

صدیقی در خطبه اول نماز جمعه این هفته تهران نیز با اشاره به ایام سوگواری اباعدالله الحسین گفت: همه وجه زندگی امام حسین (ع) و وجود ایشان بندگی خدا بود و حرکت امام حسین (ع) حرکتی انقلابی در برخورد با ظالم و حفظ عزت جامعه اسلامی بوده است.

 

وی در ادامه با بیان این‌که سیاست، تربیت درست نسل آینده‌ساز، تزریق ایمان به سراسر وجود نسل نو، ایجاد جرات و جسارت در مقابله با مشکلات و سختی‌ها، ساختن انسان‌های سنگرنشین و رزمنده،‌ رفاه‌گریز و پاکیزه و اصیل و مقاوم و صابر است خاطرنشان کرد: اگر یک دستگاه حکومتی جامعه‌ای را با این شاخص‌ها بسازد، رسالت اساسی‌اش بندگی‌ خدا و بنده سازی برای خداست و آمده است تا جامعه را با خدا آشنا کند و آشتی دهد و در سایه حاکمیت خدا جامعه را به سوی بی‌نهایت عزت و کمال سوق دهد. در همین راستا رسالت انبیای ما نیز تجلی عبودیت آن‌ها و جذب دل‌ها برای خدا بوده است.

 

صدیقی با تاکید بر این‌که در هدایت جامعه به سوی تعالی و نور، قدرت لازمه حرکت اجتماعی است خاطرنشان کرد:‌ جامعه‌ای که اقتدار ندارد در برابر گرگ‌ها و زیاده‌خواه‌ها توان ایستادگی نخواهد داشت پس کسب و حفظ و صرف قدرت برای نجات بشر و نجات خود قدرت از اساسی‌ترین مسائل فرهنگی اسلام است.

 

امام جمعه موقت تهران با بیان این‌که ذلت‌ناپذیری، ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی از پایه‌های اساسی دینداری در عرصه توحید است، گفت: کفار حق ندارند فرهنگ و صنعت و سیاست خود را به ما تحمیل کنند و جامعه اسلامی باید نسبت به کفار برتری داشته باشد و با جهشی سریع، هر گونه وابستگی را قطع کند و به اوج اقتدار نوری و الهی نائل آید.

 

وی در ادامه به درس‌های قیام سیدالشهدا اشاره کرد و گفت: هیچ مسلمانی نباید دست ذلت و بدبختی و نکبت به ستمگران دهد و در برابر آن‌ها سر خم کند.

 

وی با بیان این‌که حتی اگر یزید کاری به کار امام حسین (ع) نداشت سیدالشهدا باز هم قیام می‌کردند توضیح داد: رمز فساد در جامعه حکومت است و در هر جامعه‌ای فساد اداری و رشوه، بی‌بندوباری و کم‌کاری و ربا وجود داشته باشد و فرهنگ مجاهده فراموش شده باشد، عملکرد حکومت است که مستقیم و غیر مستقیم فساد را ایجاد کرده است و در واقع حکومت به عنوان چشمه‌ای است که حتی اگر خودش آلوده نباشد، اما مشاورین آلوده و سکولار داشته باشد، آن چشمه هم به گند کشیده خواهد شد و در جامعه قدرت سازندگی نخواهد داشت. پس امام حسین(ع) می‌دید که چشمه حرکت در جامعه آلوده شده است و در مقابل آن ایستاد و در این موقعیت نیز هر مومنی باید برخیزد و قیام کند و حتی اگر قدرت ندارد خونش را در راه خدا بدهد تا در نهایت فساد از بیخ و بن برچیده شود.

 

صدیقی با بیان این که حرکت امام حسین (ع) دفاعی و تهاجمی بود خاطرنشان کرد: حرکت دفاعی امام حسین در نشان دادن هویت توحیدی خود به عالم با تسلیم نشدن در برابر ظلم بود و آثار حرکت حضرت سید‌الشهدا تا امروز به طور معجزه آسایی حضور دارد و در ادامه آن و نتیجه و آثار حرکت امام حسین شاهد حرکت امام (ره) در ایران بودیم و امروز نیز جوانان ما در 8 سال دفاع مقدس نشان دادند که با خدا معامله می‌کنند همچنین در فتنه 78 و 88 نشان دادند که همچنان مقاوم هستند و امروز نیز در مسائل هسته‌ای روشن کرده‌اند که نه تسلیم‌پذیرند و نه پای گریز دارند.

 

عفو بین الملل خواستار فشار بر ایران برای رعایت حقوق بشر شد

Posted: 31 Oct 2014 04:11 AM PDT

همزمان با نشست ژنو
جرس: در حالی که گزارشگر ويژه سازمان ملل از «بدتر» شدن وضعيت حقوق بشر در ایران خبر داده، سازمان عفو بين‌الملل می‌گويد که «افزايش فشار جامعه بين‌الملل» بر جمهوری اسلامی است که می‌تواند به بهبود وضعيت حقوق بشر در ايران کمک کند.

 

 

رها بحرينی، مسئول امور ايران در سازمان عفو بين‌الملل، در اطلاعيه مطبوعاتی اين سازمان که روز پنج‌شنبه، هشتم آبان، منتشر شد، از اعضای سازمان ملل متحد خواسته است تا از فرصت جلسه شورای حقوق بشر اين سازمان استفاده کرده و جمهوری اسلامی را به «انجام اصلاحاتی قاطع» در جهت بهبود وضعيت حقوق بشر مجبور کنند.

 

به گزارش رادیوفردا، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز جمعه، نهم آبان، در ژنو سوئیس تشکیل جلسه داده و وضعيت حقوق بشر در ايران را بررسی می‌کند.

 

به گفته عفو بين‌الملل، جمهوری اسلامی در اجلاس سال ۲۰۱۰ (دوران رياست جمهوری محمود احمدی‌نژاد) شورای حقوق بشر، پذيرفت که مجموعه‌ای از اقدامات را برای بهبود وضعيت حقوق بشر در ايران انجام دهد، اما «تاکنون در اجرای تعهدات خود سخت ناکام بوده است».

 

به گفته سازمان حقوق بشری عفو بین‌الملل، «نقض حقوق بشر در ايران کماکان ادامه دارد».

 

در اجلاس بررسی دوره‌ای وضعيت حقوق بشر در سال ۲۰۱۰، به هيئت ايرانی به رياست محمدجواد لاريجانی توصيه شد که شکنجه در ايران متوقف شود، اعدام افرادی که کمتر از ۱۸ سالگی جرمی مرتکب شده‌اند را متوقف کند، مجازات مرگ را متوقف کند و به سوی لغو آن قدم بردارد، حق برخورداری از دادگاه عادلانه و منصفانه را برای تمام متهمان رعايت کند و تمام افرادی که در نقض حقوق بشر در ايران دخالت دارند را تحت پيگرد قانونی قرار دهد.

 

در آخرين گزارش احمد شهيد، گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر، که هفته گذشته منتشر شد نيز تاکيد شده که از زمان روی کار آمدن حسن روحانی، وضعيت حقوق بشر در ايران «بدتر» شده است.

 

به گفته آقای شهيد، تعداد اعدام‌ها در ايران در اين مدت افزايش زيادی داشته، حقوق مخالفان و منتقدان سياسی نقض می‌شود و وضعيت زنان بدتر شده است.

 

اما جمهوری اسلامی اتهام نقض شديد حقوق بشر در ايران را رد کرد و مدعی شد که همه اين انتقادات با هدف «ايران‌هراسی» و «اسلام‌هراسی» مطرح می‌شود.
 

مصطفی معین: از مجلسی که هشت سال شریک مفاسد بود، نباید انتظار رای اعتماد به فرهیختگان دانشگاهی داشت

Posted: 31 Oct 2014 04:11 AM PDT

جرس: مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات، عدم رای اعتماد مجلس ‌نشینان به  نیلی را “تقابل و یا باج خواهی از یک دولت تازه تشکیل و درواقع بازی با مصالح کشور” توصیف کرد.

 

معین در یادداشتی که در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرده، علاوه بر این که عدم رای اعتماد‌های متوالی مجلس به وزرای پیشنهادی وزارت علوم را "تقابل" و "باج‌خواهی" از دولت خوانده، نوشته است: این همان مجلسی است که با تایید، سکوت و نظاره گری خود عملا” شریک هشت سال ترویج آلودگی و فساد، تخریب بنیان های اخلاقی – فرهنگی و زیرساخت های اقتصادی کشور در دولت های نهم و دهم بود. شریکی که در عین حال به عنوان وکیل مردم، شاهد فقر روزافزون موکلین خود هم بود و دم نزد!؟در چنین وانفسایی است که فرهیختگان صدیق و فرزانه دانشگاهی نمی توانند و نباید در انتظار رای اعتماد از این مجلس و به اصطلاح چنین نمایندگانی باشند!

 

متن کامل یادداشت دکتر معین در ادامه آمده است:

مردم در ۲۲ خرداد ۱۳۹۲با آگاهی و امید به جایگزینی “اصلاح و اعتدال” به جای “افراطی گری و تحجر” رای دادند و دولت “تدبیر و امید” کار خود را آغاز نمود. در این دولت، اکنون حدود یکسال و نیم است که وزارت خانه علوم ، تحقیقات و فناوری و متولی اصلی پیشرفت و توسعه علمی ایران و به تبع آن دانشگاه ها، هنوز نتوانسته است از یک مدیریت باثبات و پایدار برخوردار شود! پس با توجه به سرعت شگفت انگیز تحولات علم و فناوری در جهان، دیگر صحبت از توسعه و پیشرفت علمی و قدرت اول علم و فناوری در منطقه شدن فقط یک شعار خواهد بود!

درابتدا مجلس به دلایل واهی به آقای دکتر میلی منفرد رای اعتماد نداد، سپس با فتنه گری و فضاسازی از معرفی آقای دکتر توفیقی جلوگیری شد، در مرحله بعد رای اعتماد داده شده به آقای دکتر فرجی دانا به فاصله کمتر از یکسال بازپس گرفته شد، و در نهایت به آقای دکتر نیلی نیز دیروز رای اعتماد داده نشد!؟ بنظرم این نوع تقابل و یا باج خواهی از یک دولت تازه تشکیل و درواقع بازی با مصالح کشور، در طول سال های پس از انقلاب بی نظیر بوده است!

به یاد دارید که این همان مجلسی است که با تایید، سکوت و نظاره گری خود عملا” شریک هشت سال ترویج آلودگی و فساد، تخریب بنیان های اخلاقی – فرهنگی و زیرساخت های اقتصادی کشور در دولت های نهم و دهم بود. شریکی که در عین حال به عنوان وکیل مردم، شاهد فقر روزافزون موکلین خود هم بود و دم نزد!؟

در چنین وانفسایی است که فرهیختگان صدیق و فرزانه دانشگاهی نمی توانند و نباید در انتظار رای اعتماد از این مجلس و به اصطلاح چنین نمایندگانی باشند! چرا که به قول شاعر:

“کبوتر با کبوتر ، باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز”.

تماس تلفنی مهدیه گلرو از زندان اوین

Posted: 31 Oct 2014 03:30 AM PDT

جرس: مهدیه گلرو تماس تلفنی کوتاهی با همسرش داشته که طی این تماس فقط توانسته از سلامتی اش خبر بدهد.


 

به گزارش کانون شهروندی زنان، حکم بازداشت «مهدیه گلرو» توسط شعبه دوم بازپرسی مستقر در زندان اوین به ریاست آقای خورشیدی، صادر شده و اکنون پرونده وی در این شعبه قضایی در حال بررسی است.

 

همچنین مشخص شده که مهدیه گلرو به زندان اوین منتقل شده و در سلول انفرادی به سر می برد، اما هنوز مشخص نیست که در کدام بند نگه داری می شود.
 

مهدیه گلرو، از فعالان حقوق زنان و عضو «کانون شهروندی زنان» است که روز یکشنبه چهارم آبان ماه 1393 ، با مراجعه مأموران به منزل وی و پس از بازرسی خانه و وسایل شخصی اش بازداشت شد.

 

مهدیه گلرو را در پی برگزاری تجمع مسالمت آمیز و قانونی فعالان زن در 30 مهرماه در برابر مجلس شورای اسلامی که به منظور اعتراض به اسیدپاشی های اخیر در اصفهان انجام گرفته بود و او نیز در آن حضور داشت، بازداشت کردند.

 

سخنرانی حجت الاسلام درایتی در پنجمین سالگرد درگذشت آیت‌الله‌ منتظری

Posted: 31 Oct 2014 01:36 AM PDT

فایل صوتی سخنرانی حجةالاسلام والمسلمین درایتی در مراسم پنجمین سالگرد درگذشت آیت‌الله‌العظمی منتظری

کری: در حال مذاکرات مستقیم با ایران هستیم

Posted: 31 Oct 2014 12:22 AM PDT

جرس: وزیر خارجه آمریکا در نشستی موسوم به «مجمع ایده‌های واشنگتن» درباره مسائلی نظیر عراق، سوریه، مذاکرات اسرائیل-فلسطین و مذاکرات هسته‌ای ایران سخنرانی کرد.




به گزارش فارس، جان کری وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی خود در نشستی موسوم به مجمع ایده‌های واشنگتن گفت: ما سیاست یکپارچه‌ای در افغانستان و عراق داشتیم؛ در افغانستان ما توانستیم دولت وحدت ملی را بسازیم و در عراق هم یک دولت فراگیر تشکیل شد که این موضوع در دولت نوری المالکی قابل عملی شدن نبود.

 

وزیر خارجه آمریکا در ادامه افزود: اظهارات آیت‌الله سیستانی در کنار رفتن نوری المالکی بسیار مهم بود. این درحالیست که آیت الله سیستانی در جریان انتخاب نخست وزیر عراق و تشکیل دولت در این کشور هیچ گاه به صراحت موضع گیری نداشتند.

 

وی در ادامه سخنرانی خود گفت: اکنون و با توجه به چالش‌های موجود در جهان، ما در شرایط بسیار سخت‌تری از دوره جنگ سرد قرار داریم. کری اضافه کرد: ما توانستیم سلاح‌های شیمیایی سوریه را از این کشور خارج کنیم؛ اکنون اسرائیل بسیار بیشتر از قبل امنیت داشته و امن‌تر است.

 

وی با اشاره به مذاکرات سازش میان اسرائیل و فلسطین گفت: ما همچنان معتقدیم که مذاکرات صلح شدنی است البته این موضوع به شجاعت از سوی هر دو طرف اسرائیلی و فلسطینی نیاز دارد.

 

رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا همچنین با اشاره به «بزدل» خواندن بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از سوی مقامات آمریکایی گفت: انتقاد اخیر از نتانیاهو شرم آور است. این سخنان نه بیانگر موضع رئیس جمهور است و نه من.

 

وزیر خارجه آمریکا درباره روند مذاکرات هسته‌ای و در واکنش به اظهارات سوزان رایس مشاور امنیت ملی این کشور که گفته شانس توافق هسته‌ای با ایران ۵۰ درصد و یا کمتر است نیز گفت: من در حال مذاکرات رو در رو و مستقیم با آقای ظریف هستم و نسبت به توافق با ایران امیدوارم اما ابراز خوشبینی نمی‌کنم.

 

کری درباره مذاکرات هسته‌ای با ایران همچنین گفت: «اگر ما بتوانیم به توافق برسیم، جهان مکان امن‌تری خواهد بود؛ این موضوع نباید به موضوعی برای تصمیم‌گیری از منظر ایدئولوژیکی بدل شود».

 

جان کری در ادامه افزود: «ایران چهار مسیر برای رسیدن به بمب اتمی دارد و ما جلوی هر چهار مسیر را خواهیم بست؛ فردو، نطنز، (آب سنگین) اراک و اقدام مخفیانه». وی خاطرنشان کرد: «ما در هر توافق احتمالی با ایران بسیار دقت خواهیم کرد و هر اقدام ما بر اساس توصیه‌ها و نظرات کارشناسان خواهد بود.

 

دادستان کل کشور: شناسایی عوامل اسیدپاشی ادامه دارد

Posted: 31 Oct 2014 12:22 AM PDT

جرس: دادستان کل کشور با بیان این که شناسایی عامل یا عوامل اسیدپاشی همچنان ادامه دارد، گفت: اراده همه مسوولان در برخورد جدی و عبرت آموز با عوامل این جنایت است.



به گزارش ایرنا، سید ابراهیم رییسی در برنامه تلویزیونی دیروز امروز فردا که به بررسی موضوع اسیدپاشی پرداخته بود، افزود: از همان ابتدای وقوع اسید پاشی در اصفهان، ستادی در این شهر با مدیریت دادستان آن شهر و همکاری همه مسوولین امنیتی – انتظامی و مسوولین استانداری تشکیل شده است.

 

وی ادامه داد: گزارشات موضوع به صورت چندین بار در روز دریافت و رصد شده است و همکاران ما کسانی که در مظان اتهام قرار گرفته اند را مورد تحقیق و بازجویی قرار داده اند و بازجویی ها، تحقیقات و شناسایی ها همچنان ادامه دارد.

 

دادستان کل کشور با مهم دانستن جدیت دستگاه قضایی و قوای سه گانه کشور در بررسی بحث اسید پاشی اصفهان، اضافه کرد: اراده همه مسوولان برخورد با این جنایت است و اراده جدی بر محاکمه عبرت آموز برای کسانی است که دست به چنین جنایتی زده اند.

 

رییسی همچنین با اشاره به آنچه "سوء استفاده ضد انقلاب و دشمنان نظام که همیشه از فضاهای ایجاد شده به دنبال ضربه به نظام جمهوری اسلامی است" خواند، ابراز کرد: متاسفانه آنها این قضیه را به مسئله امر به معروف و از منکر گره زده اند و حال آنکه امر به معروف یک اصل قانونی است که ریشه در مبانی انقلابی و دینی ما دارد و همواره یک اصل ضمانتی برای اجرای قانون است چرا که ما معتقدیم احساس مسوولیت در مردم امر بسیار پسندیده ای است.

 

وی در مورد گمانه زنی های مطرح شده مبنی بر زنجیره ای بودن و یا تشکیلاتی بودن اسیدپاشی اصفهان نیز ادعا کرد: آنچه مسلم است یک نیروی حزب الهی ارزشمدار چنین عملی را مرتکب نمی شود و قطعا چنین عملی از یک جنایتکار قانون شکن سر می زند.

 

دادستان کل کشور با اشاره به اینکه 'همین که این قضیه منشاء بگومگوهایی در سطح رسانه ها شده است و بعد هم ضد انقلاب به سرعت سوار این موج شده است'، یادآور شد: باید از غفلت برخی ها در داخل نیز گله مند شد که چطور مراقب این قضیه نبودند .

 

رییسی همچنین به برخی تیترهای رسانه های داخلی درباره حادثه اسیدپاشی اشاره کرد و گفت: این تیترها اصلا متناسب با نیروی با بصیرت نبوده است و چرا برخی متوجه نیستند که این امر، موج آفرینی انجام شده از سوی دشمن بوده است.

 

وی با بیان اینکه در این قضیه تا پیگیری ها به یک مرحله جدی نرسد پیش داوری ها، زود هنگام است، تاکید کرد: آنچه قطعی و مسلم است این است که این حرکت حتما یک جنایت است و حتما دشمن در این قضیه دست دارد اما اینکه انگیزه های این قضیه چیست و با چه پیشینه ای انجام شده و چه ارتباطاتی در این قضیه وجود دارد، باید تا روشن شدن قطعی قضیه صبر کرد.

 

پرونده اسید پاشی از دو هفته گذشته با اسیدپاشی بر روی صورت یک خانم جوان اصفهانی در افکار عمومی مطرح شد و بر اساس آماری که از سوی مراجع رسمی اعلام شده تاکنون 4 مورد مورد اسید پاشی در این شهر رخ داده است.

 

حسن روحانی رییس جمهوری در این ارتباط با ابراز تاسف شدید از وقوع این اعمال غیرانسانی و ابراز همدردی با مصدومان و مردم شریف، متدین و غیور اصفهان، خواهان تسریع در پیگیری ماموریت محوله به سه وزارتخانه کشور، اطلاعات و دادگستری در این زمینه شد.

 

همچنین صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه با صدور دستوری خطاب به معاون اول خود از وی خواست در اسرع وقت با حضور در استان اصفهان و بررسی مجدانه موضوع اسیدپاشی و دستورات اکید به نیروهای امنیتی و انتظامی و دادگستری، مساله را پیگیری و نتیجه را به رییس قوه قضاییه گزارش کنند.

 

این جنایات هولناک، خشم همه اقشار مردم و نیز مسوولان را برانگیخته و همگی خواهان اشد مجازات برای عاملان آن هستند.

 

مادر ستار بهشتی: تا زنده‌ام، پیگیر پرونده فرزندم خواهم بود

Posted: 31 Oct 2014 12:04 AM PDT

جرس: مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی روز پنجشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۳ در منزل مادر او در رباط کریم و با حضور جمعی از فعالان مدنی برگزار شد.

 

 

ستار بهشتی، کارگر وبلاگ‌نویس، در آبان ماه 1391 در بازداشتگاه پلیس فتا کشته شد.

 

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، محمد نوری زاد، روزنامه نگار و فیلمساز اولین فردی بود که در مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی در سخنانی با انتقاد از حاکمان، از آنان خواست که پاسخگوی مطالبات مردم باشند. او با برشمردن وقایع روزهای اخیر، شناسایی و مجازات عاملان اسید پاشی ها را خواستار شد.

 

در ادامه محمد نجفی، شاعری که از شهر اراک آمده بود با تقدیم شعری به مادر ستار بهشتی، هدف خود را از پیمودن راه طولانی و شرکت در این مراسم، همراهی با جمع و بودن در کنار مادر ستار بهشتی اعلام کرد.

 

مصطفی بادکوبه ای، شاعر دیگری بود که با تقدیم شعری، از اولین مراسم سالگرد ستار بهشتی در زندان اوین سخن گفت و از اینکه در دومین سالگرد ستار بهشتی در کنار مادرش ایستاده است، ابراز خوشحالی کرد.

 

اکرم نقابی، مادر سعید زینالی که از سرنوشت فرزندش پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ بی اطلاع است نیز در سخنانی با ابراز تأسف از بی نتیجه بودن پی گیری هایش گفت: «بعد از سال ها که از جنگ می گذرد، کشته شدگان در جنگ توسط بیگانگان به خانواده هایشان بازگردانده می شوند اما 15 سال است که دنبال فرزندم هستم و هموطنان حتی جنازه او را به من نمی دهند.»

 

سپس سحر بهشتی، خواهر ستار بهشتی با قرائت قطعه شعری، یاد برادرش را گرامی داشت و گفت که ستار مظلومانه و زیر شکنجه کشته شد و خانواده اش همواره به وجود او به عنوان یک ایرانی و انسانی شجاع و آزاده افتخار می کند.

 

گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی نیز از غم دوری فرزندش در این دو سال با جمع حاضر سخن گفت. او از ناعادلانه بودن دادگاه «فرمایشی» برای رسیدگی به چگونه کشته شدن فرزندش انتقاد کرد و در ادامه خواهان برگزاری دادگاهی علنی و عادلانه در این خصوص شد. مادر ستار بهشتی همچنین اعلام کرد: «تا زمانی که زنده ام، پیگیر پرونده ستار خواهم بود و در و دیوار خانه 40 متری ام را از عکس های شهدای راه آزادی پر خواهم کرد و زمانی هم که در قید حیات نباشم این منزل یادگار ستار و یادآورنده محلی خواهد بود که ستار از آنجا پرده شد.» او بار دیگر تأکید کرد که می خواهد خانه اش همچون موزه ای از عکس های آزادی خواهان باشد.

 

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر دیگر فردی بود که در این مراسم با بیان اینکه بر اساس پرونده یک انسان به هنگام بازداشت کشته شده است، گفت که در هر جامعه ای کشته شدن یک انسان بی گناه، بزرگترین منکر است و جای این سؤال وجود دارد که چرا پس از گذشت دو سال از کشته شدن ستار بهشتی هنوز هیچ ناهی منکری علیه این ظلم آشکار، مدعی نشده است. خانم محمدی افزود: «نمایندگانی که اکنون به دنبال حمایت از ناهیان از منکر هستند، چرا تاکنون نسبت به منکرهای واضح و آشکار، چون کشته شدن ستار بهشتی، سهراب اعرابی، ندا آقا سلطان، هدی صابر، هاله سحابی و مصطفی کریم بیگی هیچ نهی و انتقادی نداشته اند اما اکنون برای روابط بین زن و مرد در سطح جامعه و حتی محل کار و آپارتمان، قاعده امر به معروف می نویسند؟»

 

محمد ملکی، فعال سیاسی هم در سخنانی با اشاره به وضعیت نگران کننده ایران، از موضوع اسید پاشی های اخیر انتقاد کرد و برخورد با این جنایت را وظیفه حاکمان دانست.

 

گیتی پورفاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی نیز با انتقاد از وضعیت کشور به بیان مواردی در خصوص پرونده ستار بهشتی پرداخت. از دید این وکیل دادگستری، پرونده کشته شدن ستار بهشتی از سوی دستگاه قضایی و مسئولان، مورد بررسی و قضاوت صحیح قرار نگرفته و در حق او و خانواده اش اجحاف شده است.

 

با پایان این سخنان، حاضران همراه با گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی بر مزار ستار بهشتی حاضر شده و یاد او را گرامی داشتند.

 

مادر یکی از کشته شدگان عاشورای سال 1388 که به همراه خانواده های کشته شدگان حوادث پس از انتخابات سال 1388 و زندانیان سیاسی بر مزار ستار بهشتی حاضر شده بود، در سخنان کوتاهی گفت: «هر چند رنج بسیار می کشیم اما باور داریم که روزگار سخت خواهد گذشت و انسان های سخت همچون مادران شهدا و مادر ستار در تاریخ باقی خواهند ماند.»

 

نسرین ستوده، وکیل دادگستری که در پایان مراسم رسیده بود نیز در سخنانی گفت که اگر در روند رسیدگی به پرونده ها وکیل حضور داشت، این اتفاق ها نمی افتاد، اگر در پرونده ستار بهشتی و سایر کشته شدگان، وکیل حضور داشت آنها به این سرنوشت مبتلا نمی شدند.

 

اسماعیل مختاری، پدر محمد مختاری که در جریان حوادث پس از خرداد سال 1388 کشته شد، سعید و احمد منتظری، فرزندان آیت الله منتظری، ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی که در مرخصی به سر می برد، زهرا رحیمی، همسر ابوالفضل قدیانی از زندانیان سیاسی، معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی از زندانیان سیاسی، فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده از زندانیان سیاسی و فیروزه صابر، خواهر هدی صابر که در زندان کشته شد از جمله افرادی بودند که در کنار دیگر فعالان مدنی به مراسم دومین سالگرد کشته شدن ستار بهشتی رفته بودند تا به مادر او تسلیت بگویند.

 

زندگی به زحمتش می‌ارزد

Posted: 30 Oct 2014 12:25 PM PDT

رزمنده‌ای از ۲۷ سال زیستن بدون صورت می‌گوید
مجید خاکپور: تا آمده بود به خودش بجنبد صورتش رفته بود؛ تمام و کمال. نفهمید آن بلایی که چهره‌اش را با خود برد و دنیا را تا ابد برای او و خانواده‌اش به هم ریخت، از کجای آسمان نازل شد. پس از 20روز به هوش می‌آید، روی تخت بیمارستان؛ تختی که 18ماهِ سخت و کشنده را روی آن می‌گذراند و در این مدت 26بار به اتاق عمل می‌رود و سروصورتش را به تیغ جراحان می‌سپارد تا بلکه چیزی را به‌جایی که روزی اسمش صورت بوده بازگردانند، اما نه انسان، خداست و نه دستان پزشکان معجزه می‌دانند. تمام گوشت و پوست و استخوان‌هایی که از سر و بازو و ران و لگن بر‌می‌دارند و روی هم وصله پینه می‌کنند، چیزی می‌شود که می‌توان هر نامی برآن نهاد، الا صورت. وقتی لبی در کار نباشد، کلمات شکسته بسته از حفره‌ای به اسم دهان بیرون می‌آیند، حرف‌زدن برایش دشوار است، بعد از هرچند کلمه مکثی می‌کند و بعد دوباره پی حرفش را می‌گیرد. سخت‌تر از آن، اینکه دیگران حرف‌هایش را نمی‌فهمند، به همین خاطر گاهی همسرش به کمک می‌آید و با آواهایی که پس از عمری، دیگر برایش حکم زبانی مخصوص را پیدا کرده است، کمک‌مان می‌کند در فهم‌کردن. 27سال‌وسه‌ماه‌وهشت‌روز از بی‌صورت‌شدن «رجب محمد‌زاده» گذشته است که به خانه‌اش می‌رویم، 27سال‌و سه‌ماه‌وهشت‌روز می‌گذرد که انسانی نه لبی برای خندیدن و بوسیدن دارد و نه چشمی برای گریستن. 27سال‌وسه‌ماه‌وهشت‌روز؛ حساب روزهای سخت از دست آدم درنمی‌رود. اما چه باید کرد؟ می‌توان کرکره را پایین کشید و زندگی را تعطیل کرد؟ یا باید ماند و بهانه‌ای برای زیستن یافت؟

‌چقدر زمان لازم است تا یک انسان صورتش را از دست بدهد؟
شاید کمتر از یک ثانیه.
‌برای شما چطور اتفاق افتاد؟
آخرین چیزی که خاطرم مونده اینه که با دوتا دیگه از هم‌سنگرام داشتیم وسط چادر چندتکه یخ رو می‌شستیم که بندازیم تو کلمن و آب یخ درست کنیم که یهو صدای انفجار اومد... دیگه چیزی یادم نیست تا روزی که توی بیمارستان به هوش اومدم. بعد فهمیدم که خمپاره بوده که نزدیک چادر ما منفجر شده.
‌پس از این خمپاره‌ها بود که کسی نمی‌تواند ردش را بزند؟
بله، از خمپاره‌های نامرد بود؛ خمپاره 60.
‌سرنوشت هم‌سنگرهای شما با این خمپاره به کجا کشید؟
یک‌نفر همون‌جا شهید شد و یکی دیگه که بچه محل هم بودیم، یک‌دست و یک‌پاش رو از دست داد.
‌دوست جانباز شما چیزی از آن لحظات یادش هست؟
 (طوبی زرندی، همسر حاج رجب ماجرا را اینگونه تعریف می‌کند: بعدها که دوست حاجی رو دیدیم گفت وقتی خمپاره خورد جلوی چادر یک دفعه حاجی افتاد، خودم هم خوردم زمین، خواستم بلند بشم برم سمت حاجی، دیدم نمی‌تونم؛ یک دست و یک پام قطع شده بود.)
‌کی فهمیدید ترکش خمپاره صورت‌تان را برده؟
بعد از اون اتفاق منو برده بودن توی بیمارستانی در تبریز، بعد که دیده بودن وضعیتم خیلی وخیمه و نمی‌تونن کاری بکنن، انتقالم میدن تهران، 20روز بی‌هوش بودم، وقتی به هوش اومدم صورتم باندپیچی بود، بعد دکترا بهم گفتن چی شده، ولی اون موقع هنوز صورت خودم رو ندیده بودم.
وقتی صورت خودتان را بدون باند دیدید، چی؟ خودتان را شناختید؟
وقتی صورت خودم رو دیدم، خندیدم.
‌خندیدید؟!
بله خندیدم، یادمه به خودم گفتم ببین چه قیافه‌ای شدی، من آدم شوخی بودم. (صدایی از حنجره حاج رجب می‌زند بیرون، هیچ شباهتی به صدای خنده ندارد، در صورتش هم که هیچ ماهیچه‌ای در آن نمانده، هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود، او مردی است که هیچ‌چیز را نمی‌شود از چهره‌اش خواند، نه اندوه، نه شعف. در این لحظه همسر حاج رجب می‌خندد و می‌گوید: حاجی همیشه هم خنده‌رو بود و هم خیلی اهل شوخی.)
‌در هر صورت فکر می‌کنم خندیدن سخت‌ترین کاری بود که می‌شد در آن لحظه کرد، راستش برای من غیرقابل‌تصور است.
من صورتم را برای خدا دادم، برای کشورم دادم، ناراحتی نداره.
‌درسته، برای خدا خیلی‌ها دست و پا دادند، خیلی‌ها جان‌شان را دادند، اما جانبازی شما کمی متفاوت است.
خب این هم قسمت من بوده، راضیم به رضای خدا.
برای بهبود وضعیت صورت‌تان، حتما تحت عمل هم قرار گرفتید.
بله، 18ماه بستری بودم و در این مدت 26بار اتاق عمل رفتم. (طوبی زرندی روزی که چهره همسرش را در بیمارستان دیده‌، چنین به یاد می‌آورد: دفعه اولی که حاجی‌رو دیدم بی‌هوش شدم، بعد از چند روز که دکتر اومد باند صورت حاجی‌رو عوض کنه، دیدم که اصلا چیزی به اسم صورت نداره، حتی زبون کوچکِ ته حلق دیده می‌شد، بینی نداشت، یک چشمش کور شده بود و یک چشمش هم‌افتادگی شدید داشت؛ ترکش خمپاره همه صورت حاجی رو برده بود.)
‌اما ظاهرا کار زیادی از دکترها برنیومده.
دکترای ما در زمان جنگ خیلی زحمت می‌کشیدن، بعضی روزها 10، 15 تا عمل جراحی انجام می‌دادن، اونا زحمت خودشون رو کشیدن و ممنونشون هم هستم، اما بهتر از این نشد. روی صورتم هیچی نمونده بود، این چیزی هم که دارین می‌بینین گوشت‌ها و استخونایی که از سر و بازو و ران و لگن برداشتن و روی صورت پیوندزدن. (همسر حاج رجب رشته کلام را به دست می‌گیرد تا مردش نفسی چاق کند: از روی سر حاجی یک تیکه استخون برداشتن که به جای بینی پیوند بزنند که نگرفت و چرک کرد و مجبور شدن برش دارن، الان روی جمجمه همون قسمت بدون استخون و نرمه. ریش‌هایی هم که روی صورت حاجی می‌بینین، در واقع قسمتی از پوست سرشونه که برداشتن و به صورت پیوند زدن.)
‌عکس العمل بچه‌هایتان چی بود وقتی شمارو با این وضعیت دیدند؟
اون زمان چهار تا بچه قد و نیم‌قد داشتم که دیگه نمیومدن تو بغلم، ازم فرار می‌کردن، اما بعد از مدتی دیگه ترس‌شون ریخت و عادت کردن؛ یادمه چند وقت بعدش هم به حاج خانوم گفتم که می‌دونم زندگی‌کردن با مردی با این قیافه سخته و هر وقت دلش خواست و نتونست تحمل کنه، آزادِه که جدا شه (با تنها چشمی که آن هم حال خوشی ندارد به همسرش نگاه می‌کند)، اما حاج خانم پای من موند.
‌با این صورت چطور با نگاه مردم کنار آمدید؟
هنوز هم نتونستم کنار بیام.
‌بعد از 27سال هنوز عادی نشده برایتان؟
اوایل سخت بود، حتی بارها با خودم می‌گفتم کاش شهید شده بودم که دیگه نه خودم و نه زن و بچه‌ام عذاب نکشیم و مردم هم ناراحت نشن. البته حالا خیلی ساله برای من عادی شده، اما برای مردم نشده. من برای خودم ناراحت نیستم، روزی صدبار عذاب می‌کشم چون مردم با دیدن من ناراحت میشن. (همسر حاج رجب می‌گوید: اینقدر جوش زد که سکته قلبی کرد و مجبور شد عمل قلب باز کنه.)
‌شما می‌گویید به خاطر اینکه مردم شما را با این چهره می‌بینند عذاب وجدان دارید، یعنی تا حالا اتفاق نیفتاده که از نگاه و رفتار مردم دلخور شوید؟
نمی‌شه که نشده باشه، شده، چندبار.
‌چه برخوردی شما را بیشتر از همه رنجاند؟
یک‌بار با عیال بحث کردم (با صدا و بی‌لبخند، می‌خندد)، از خونه زدم بیرون، گفتم ناهار رو بیرون می‌خورم، چند تا خیابون رو دور زدم، 10 تا رستوران بیشتر رفتم، اما هیچ کدوم راهم ندادن، آخرش رفتم مغازه کل‌پزی که آشنا بود، گفتم یه ذره آب گوشت‌داری، گفت برو اون عقب بشین برات بیارم؛ یه جایی ته مغازش بود که من همیشه اونجا می‌نشستم، تا بقیه ناراحت نشن و از مغازه نرن بیرون.
‌با خانواده هم بیرون می‌روید؟
نه، یعنی خیلی کم. (خانم زرندی به همسرش نگاه می‌کند و با گلایه می‌گوید: حاج‌آقا خودش با ما بیرون نمیاد، یا اگر هم بیاد چند قدم جلوتر یا عقب‌تر راه می‌ره تا مردم فکر نکنن ما با همیم و یک‌طوری نگاه کنن که ناراحت بشیم، برای خاطر ما، با ما بیرون نمیاد، هرجا میره تنهاست.)
‌تا حالا با خودتان فکر کردید اون کسی که گلوله خمپاره رو گذاشت توی لوله خمپاره‌انداز و چادر شما رو نشانه رفت، کی بوده؟ توی ذهن‌تان چهره‌ای برای او متصور شدید؟
خب در اینکه کسی که این کار رو با من کرد، دشمن بود که شکی ندارم؛ ما توی منطقه‌ای به اسم «ماووت»، یک کیلومتر توی خاک عراق بودیم و توی اون منطقه‌ای که ما بودیم نیروهای عراقی خیلی به ما نزدیک بودن، تا جایی که ما حتی در روز اجازه بیرون‌رفتن از چادر رو نداشتیم، ولی هیچ‌وقت نخواستم بدونم کی بوده، ما توی جنگ بودیم و اون دشمن ما بود، دشمن هم دشمنِ، دیگه فرقی نمی‌کنه.
‌شما توانستید راحت با زندگی بدون صورت کنار بیایید چون پای اعتقاد محکمی وسط بوده، به گفته خودتان به‌خاطر خدا و کشور و ناموس جنگیدید و این‌طور شدید، اگر این اتفاق در زندگی روزمره و برای هیچ و پوچ می‌افتاد چی؟
خیلی سخته، خیلی فرق داره، اصلا قابل مقایسه نیست. اگر غیر از جنگ باشه آدم دلش می‌خواد کسی که این کار رو باهاش کرده، نابود بشه؛ یعنی انتقام بگیره. (همسر حاج رجب بی‌تفاوت نمی‌نشیند و به حوادث اسیدپاشی اخیر در اصفهان اشاره می‌کند: توی اخبار گفتن روی صورت چند تا دختر جوون اسید پاشیدن، اونا بی‌گناه‌بودن، یک عمر می‌سوزن. وقتی دلم رو می‌گذارم جای دل مادراشون آتیش می‌گیرم، من خودم مادرم، می‌فهمم چی می‌کشن. حاجی صورتش رو توی جنگ و به خاطر خدا داد، اینها چی؟ الان که نه جنگی هست و نه دعوایی.)
‌عکس‌هایی از شما دیدم کنار نوه‌هایتان، رابطه نوه‌ها با شما چطور است؟
 (حرف نوه‌ها که می‌شود سر ذوق می‌آید، صدای خنده خش‌داری می‌ریزد توی هوای اتاق) نوه‌ها رو خیلی دوست دارم، اونا هم خیلی منو دوست دارن، میان برام شعر می‌خونن، می‌بوسنم، روی پام می‌شینن و با هم بازی می‌کنیم، دنیایی داریم برای خودمون.
‌در حرف‌هایتان اشاره کردید که بارها با خودتان گفتید کاش شهید می‌شدید و این اتفاق برایتان نمی‌افتاد، اما این‌طور که معلوم است خیلی با نوه‌هایتان خوش هستید و از بودن با آنها لذت می‌برید، حالا اگر بر‌گردید و به گذشته نگاه ‌کنید، فکر می‌کنید زندگی به زحمت و سختیش می‌ارزد؟
بله، بله، زندگی به زحمتش می‌ارزه.
منبع: اعتماد 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


No comments: